عالیه میرزایی(کنکوری موفق)
عوامل موفقیت و میزان مطالعه رتبه 7 کنکور علوم تجربی 1401 عالیه میرزایی
عالیه میرزائی دانش آموز مدرسه فرزانگان شهربابک، موفق به کسب رتبه هفت کنکور سراسری رشته علوم تجربی شد، این داوطلب برتر کنکور سراسری می گوید از سال دهم برای کنکور آماده شده و سال دوازدهم روزانه ۱۴ ساعت درس میخوانده است.
بهترین راه را برای ساختن آیندهام درس خواندن دیدم و مهمترین انگیزهام همین موضوع بود.
شروع درس خواندم برای کنکور از سال دهم بود؛ در سال دهم روزهایی که مدرسه داشتم ۶ ساعت و روزهای تعطیل ۱۰ ساعت درس میخواندم و سال یازدهم با شیوع ویروس کرونا و تعطیلی مدارس تا ۱۲ ساعت و سال دوازدهم روزی ۱۴ ساعت درس میخواندم.
این داوطلب برترک کنکور سراسری سال ۱۴۰۱ با توجه به اینکه دانش آموز مدرسه فرزانگان است در رابطه با تأثیر این مدرسه در میزان درس خواندن توضیح داد: حضور در مدرسه فرزانگان موجب قرارگیری در جو رقابتی میشود اما در آخر میزان درس خواندن و کسب رتبه بستگی به تلاش خود فرد دارد چه بسا بسیاری از کسانی که رتبه برتر هستند دانشآموز مدرسه فرزانگان یا نمونه دولتی نبودهاند.
میرزایی در خصوص شرکت در دورههای آموزشی گفت: فقط در دو کلاس آموزشی برای یکی از دروس و جمعبندی به علاوه چندین آزمون نزدیک به کنکور شرکت کردم. وی ضمن آرزوی موفقیت برای تمام داوطلبان کنکور سالها بعد اضافه کرد: قصد دارم در رشته پزشکی یا دندانپزشکی در تهران ادامه تحصیل دهم.
مائده ملکی(کنکوری موفق)
گفتگو با مائده ملکی رتبه 2 کنکور علوم انسانی سال 1401 همراه با ساعت مطالعه
رتبه دو کنکور سراسری رشته علوم انسانی از تبریز گفت: رمز موفقیت من ابتدا توکل بر خدا سپس تلاش و کوشش خودم و کمک و یاری اساتید، خانواده و دوستانم بوده است. مائده ملکی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: واقعاً خوشحال هستم که این رتبه را کسب کردم و اول از خدا و بعد از افرادی که به من کمک کردند و در موفقیت من نقش داشتند، تشکر میکنم و هیجان بسیاری دارم چراکه نتیجهی تلاش خود را گرفتم.
تا حدودی امید داشتم که رتبه خوبی را کسب کنم اما انتظار این رتبه را نداشتم، در هر حالت من تلاش خود را کرده بودم. در مدرسه فرزانگان یک تبریز تحصیل میکردم و سال اولی است که در کنکور سراسری شرکت میکنم و احتمالاً رشتهی روانشناسی دانشگاه تهران را انتخاب کنم. ملکی در خصوص نحوه درس خواندن خود، خاطرنشان کرد: مقاطع دهم و یازدهم را به خوبی درس میخواندم؛ بنابراین در سال پایانی چندان به مشکل برنخوردم و دغدغهی کنکور را داشتم و جدیتر و پیوستهتر درس میخواندم همچنین سال آخر ۱۲ ساعت به درس خواندن اختصاص میدادم. وی با اشاره به نقش موثر خانواده، یادآور شد: خانواده نقش مهمی در موفقیت من داشتند و استرس نمیدادند و همواره تاکید میکردند که رتبه ۱۰۰ هزار هم کسب کنم برای آنها قابل قبول است و زحمات بسیاری برای من کشیدند. وی در توصیه به کنکوریها تاکید کرد: توصیه میکنم که پیوسته درس بخوانند و به خدا توکل داشته باشند و تلاش و کوشش خود را بکنند چراکه بسیار مهم است.
مزیتهای خودشناسی
۱. شادی بیشتر
وقتی بتوانید همانطور که هستید خودتان را نشان بدهید، احساس شادی بیشتری میکنید. شناخت خود یعنی گام برداشتن در مسیر تحقق آرزوهایتان. هر چه بیشتر خود را بشناسید تصویر روشنتری از آرزوهایتان به دست میآورید.
۲. چالشهای درونی کمتر
وقتی واکنشهای بیرونی شما با احساسات، ارزشها و باورهای شما تطابق داشته باشند، با تضاد و چالش کمتری مواجه خواهید شد.
۳. تصمیمگیری بهتر
وقتی خودتان را بهتر بشناسید، انتخابهای بهتری در زندگی خواهید داشت، از انتخابهای کوچک و شاید بیاهمیتی مثل خرید فلان مدل لباس تا تصمیمات بزرگ زندگی مثل انتخاب شریک زندگی. وقتی خودتان را بشناسید، چارچوبهایی برای زندگی خود مشخص میکنید که میتوانند در حل مشکلات مهم زندگی راهگشا باشند.
۴. خودکنترلی
وقتی خودتان را بشناسید، میتوانید رفتارهایی را که در شما انگیزه ایجاد میکنند، شناسایی کنید و بر عادتهای بد خود غلبه و رفتارها و عادات خوبتان را تقویت کنید. در واقع خودشناسی موجب میشود تا ارزشها و اهدافی که نیروی ارادهی شما را تقویت میکنند، بهتر بشناسید.
۵. مقاومت در برابر فشارهای اجتماعی
هنگامی که شما ارزشها و اولویتهای خود را در زندگی مشخص کنید، کمتر تحت تأثیر فشارهای اجتماعی قرار میگیرید و کمتر مجبور به انجام کاری میشوید که از پذیرش یا انجام آن اکراه دارید.
۶. تحمل و درک دیگران
آشنایی با نقاط ضعف و قوت خودتان موجب میشود راحتتر با دیگران همدردی کنید.
۷. شور و نشاط زندگی
شناخت عمیق فرد از خود باعث میشود فرد احساس شادی و سرزندگی بیشتری داشته باشد و لذت بیشتری از زندگی خود ببرد.
برای خودشناسی به چه چیزهایی باید توجه کرد؟
شش کلیدواژهی شناخت ارزشها، علایق، فطرت، ریتم زندگی، اهداف و مهارتها به شما کمک میکنند تا در کوتاهترین زمان به خودشناسی برسید:
۱. ارزشها
ارزشهایی مانند کمک کردن به دیگران، خلاق بودن، سلامتی، امنیت مالی و موارد مشابه، راهنمای ما در تصمیمگیری و ایجاد انگیزه برای حرکت در مسیر اهدافمان هستند. تحقیقات نشان میدهد که فقط فکر کردن و نوشتن ارزشها باعث میشود گامهای بهتر و درستتری در زندگی خود بردارید. همانطور که پژوهشهای روانشناسی نیز نشان میدهند باور داشتن به یکسری اصول و ارزشها به شما انرژی مضاعفی میدهد تا علیرغم سختیها و خستگیها، با قدرت بیشتری به سوی اهداف خود در زندگی حرکت کنید. پس اگر میخواهید در زندگی انگیزه داشته باشید، ارزشهایی را که برایتان مهماند، شناسایی و اولویتبندی کنید.
۲. علایق
علایق به احساسات، سرگرمیها و چیزهای گفته میشود که در یک بازهی زمانی خاصی توجه شما را به خود جلب کنند. برای شناخت بهتر علایق خود، بهتر است این سؤالات را از خودتان بپرسید:
چه چیزی توجه من را به خود جلب میکند؟
در مورد چه موضوعاتی کنجکاو هستم؟
چه چیزهایی باعث نگرانی من میشود؟
پاسخ این سؤالات و تمرکز شما بر آنها، مسیر زندگی شما را ترسیم میکند. مسیری که موجب افزایش رضایتمندی شما از زندگی میشود.
مردم بیشتر در حوزهای فعالیت میکنند که به آن علاقهی بیشتری دارند. برخی اتفاقات که گاهی ممکن است در ابتدا تلخ و ناراحتکننده باشند، در زندگی باعث میشوند شناخت بیشتری از خودمان پیدا کنیم. برای مثال، پای یکی از دوستانم در ۱۱ سالگی شکست. هرچند حادثهی بدی بود اما همین اتفاق باعث شد او متوجهی علاقهی خود به پزشکی شود و تصمیم گرفت پزشک بخش اورژانس شود.
۳. فطرت
با ویژگیها و خصوصیات فردی خود آشنا شوید.
فردی درونگرا هستید یا برونگرا؟
راهبر هستید یا دنبالهرو؟
تصمیمات زندگی شما بیشتر احساسی است یا منطقی؟
جزئیات یک ایده بیشتر برایتان اهمیت دارد یا دریافت ایدهی کلی آن کفایت میکند؟
پاسخ این سؤالات شما را به سمت شکوفایی بیشتر استعدادها و تواناییهایتان سوق میدهد. در دههی ۶۰، خودانگیختگی بیشتر از برنامهریزی دارای اهمیت بود. من سعی کردم تا خودم را با این اصل وفق بدهم، اما به نظر میرسد که فقط وقتم را تلف کردهام. وادار کردن خودم به انجام کاری که اصلا با روحیات من سازگاری نداشت باعث شد کار پر استرسی را قبول کنم که اصلا ارزشش را نداشت.
۴. ریتم زندگی
ریتم زندگی شما چگونه است؟ برای مثال شما از آن دسته افرادی هستید که صبح زود از خواب بیدار میشوند یا از آن گروه آدمهایی که معمولا شبها دیر به رختخواب میروند؟ در چه ساعتی از روز انرژی بیشتری دارید؟ بهتر است برای خود یک برنامهی زمانی بگذارید و مشخص کنید در چه ساعتی از روز انرژی بیشتری دارید. مثلا من از بدو تولد آدم سحرخیزی بودهام و همیشه از خوابیدن تا لنگ ظهر متنفر بودم.
یکی از خوشیهای زندگی من در دوران نوجوانی پیدا کردن دوستی بود که ریتم زندگیاش مشابه ریتم زندگی من باشد تا با هم درس بخوانیم و تفریح کنیم. همیشه به یاد داشته باشید که این شما هستید که باید تصمیم بگیرید چگونه از زندگی خود لذت ببرید، پس انرژی و وقت خود را در مسیری هزینه کنید که از آن لذت میبرید.
۵. اهداف و مأموریت شما در زندگی
«کدام اتفاق زندگی شما از همه پرمعناتر بوده است؟» این سؤالی است که من همیشه دوست دارم از دانشجویانم بپرسم. یکی از دانشجویانم که حدود ۴۰ سال داشت، در هنگام پاسخ به این سؤال اشک در چشمانش جمع شد و گفت: «مراقبت از پدر پیرم در بستر بیماری حس خوبی به من میداد، خوشحالم که هنگام مرگ پدرم در کنارش بودم و او در حالی فوت کرد که دستانش در دستم بود.» بودن در کنار پدر در روزهای آخر عمرش باعث شد تا او احساس کند میتواند پرستار خوبی باشد، احساسی که به او انگیزه داد و تصمیم گرفت در کلاسهای پرستاری ثبت نام کند، تصمیمی که همهی زندگیاش را تحت تأثیر قرار داد.
این سؤال را نیز از خودتان بپرسید: «چه اتفاقی بیشترین تأثیر را بر زندگی شما گذاشته است؟» این سؤال باعث میشود به بخشهایی از شخصیت و هویت درونی خودتان پی ببرید که تا به حال کمتر به آن توجه کردهاید، یافتن پاسخ درست میتواند رضایتمندی شما از زندگی را افزایش بدهد.
۶. نقاط قوت
نقاط قوت تنها محدود به تواناییها، مهارتها و استعدادهای شما نمیشود، بلکه ویژگیهایی چون وفاداری، احترام به دیگران، شوق یادگیری، هوش هیجانی و عدالت نیز میتواند از نقاط قوت شخصیت شما محسوب شود. شناخت نقاط قوت یکی از پایههای اصلی اعتماد به نفس است، اگر نتوانید این نقاط قوت شخصیتتان را درست بشناسید، عزت نفستان پایین میآید. به تعریف و تمجید دیگران از خودتان و استعدادهایتان توجه بیشتری کنید و یاد بگیرید چگونه به این تعریفها پاسخ مناسب بدهید. برای مثال اگر یکی از دوستانتان از صدای خوب و رسای شما تعریف کند، شما چگونه از تعریف وی قدردانی میکنید؟ از طرف دیگر شناخت نقاط ضعف نیز به شما کمک میکند با خودتان صادق و روراست باشید و تصمیماتی برای از بین بردن یا کمرنگ کردن این نقاط ضعف بردارید.
با خودتان صادق باشید
حتی اگر شما با این نشانههای مهم و حیاتی آشنا باشید، به سختی میتوانید با خودتان صادق باشید، زیرا باورها و اعتقادات شما و جامعه، مدام در حال تغییر است و ممکن است با چالشهایی روبهرو شوید.
اینکه سعی کنیم خودمان باشیم و خودمان را بهتر بشناسیم، حس بهتری به زندگیمان میدهد.
فاطمه نوروزی، یکی از مادران نمونه کشوری و حافظ ۱۵ جزء قرآن و مادر چهار فرزند حافظ کل قرآن از شهرستان فیروزآباد استان فارس است .
بهطور کلی انس با قرآن برکات زیادی در زندگی انسانها دارد، چرا که قرآن نور است و هرچه بتوان از این نور الهی بهره بیشتری جست، قطعاً نورانیت بیشتری نیز نصیب زندگیها خواهد شد، اما اینکه یک خانواده به برکت انس مادر با قرآن کریم انس و الفت بگیرد، مسلماً تأثیر شگرفی در سبک زندگی نسبت به سایر خانوادهها شاهد خواهیم بود.
از چه زمانی حفظ قرآن را آغاز کردید؟
همسرم دبیر دینی و عربی بود و همیشه من را به آشنایی با قرآن تشویق میکرد و همیشه هم آرزو داشت تا فرزندانمان با قرآن مأنوس باشند البته آرزوی خودم هم همین بود که فرزندانم حافظ قرآن باشند لذا از سال ۷۷ برنامههای قرآنی تلویزیون را نگاه میکردم و هر روز یک آیه قرآن همراه با معنی و مفاهیم آن حفظ میکردم زیرا به این نتیجه رسیدم باید اول از خودم شروع کنم تا بتوانیم بر روی فرزندانم تأثیر بگذارم.
وقتی شروع به حفظ قرآن کریم کردم همزمان فرزندانم را با قرآن آشنا کردم، به گونهای که آنان را در مسابقات قرآن شرکت دادم تا اینکه یکی از آنها در مسابقات پنجگانه برگزیده شد و مورد تشویق مدرسه و خانواده قرار گرفت و این امر انگیزه بالایی میان فرزندانم ایجاد کرد و از آن تاریخ به بعد همیشه فرزندانم در مسابقات قرآن شرکت کرده و مقام میآوردند.
چرا تصمیم گرفتید به شهرستان استهبان مهاجرت کنید؟
وقتی انگیزه فرزندانم به حفظ قرآن زیاد شد، با همسرم صحبت کردم که در شهرستان آموزشگاه حفظ قرآن نداریم و آنها مشتاق حفظ قرآن هستند، در صورت صلاحدید یک سال ترک تحصیل کنند و به استهبان مهاجرت کنیم تا به آرزویشان برسند.
همسرم با توجه به شرایط کاری خودشان در ابتدا مخالفت کردند ولی وقتی اصرار و اشتیاق فرزندانمان را دیدند، رضایت دادند ولی خودشان نتوانستند ما را همراهی کنند، از این رو من با فرزندانم برای شرکت در کلاسهای حفظ مؤسسه قرآنی بیتالاحزان به شهرستان استهبان مهاجرت کردیم و همسرم در شهرستان فیروزآباد ماندند. بحمد الهی هرسه دخترم در مدت ۹ ماه حافظ کل قرآن شدند.
آیا دوری از همسر و یک سال اقامت در شهر دیگر برایتان سخت نبود؟
قطعاً در شروع سختیهای بسیاری داشت. وقتی من حفظ قرآن رو شروع کردم، بچهداری و کارهای متعدد منزل بار سنگینی به عهده داشتم که لطف خداوند و حمایتهای همسرم مرا دلگرم میکرد. وقتی با چهار فرزند خردسال و نوجوان، بدون حضور همسرم که تا دیروز همواره پشتیبانم بود به استهبان مهاجرت کردم، بسیار سخت میگذشت اما بعد از اینکه فرزندانم با قرآن مأنوس شدند و خانواده ما فضای قرآنی به خودش گرفت، شرایط تغییر کرد.
بسیاری از دغدغههای امروزی که خانوادهها با فرزندانشان دارند را ما نداشتیم. فرزندان ما مسیر خود را پیدا کرده بودند و معیار و هدف زندگیشان از همان سن کودکی و نوجوانی تغییر کرد و مدام در راه کسب تعلیمات دینی و قرآنی بودند. سایر مسائلی که بسیاری از دختران و پسران برایشان مهم بود، بدون منع یا فشار خانواده، برای فرزندان ما کم اهمیت شده بودند و نیاز نبود درگیر با این مسائل درگیر باشیم که این فقط به برکت قرآن بود.
فرزند چهارم چگونه حافظ قرآن شدند؟
فرزند چهارم من پسر است که آن زمان خردسال بود و امکان حفظ قرآن برایش میسر نشد، اما سالها بعد با وجود اینکه از دانشآموزان نمونه شهرستان بودند، تحصیل در حوزه علمیه را انتخاب کردند. ایشان با اینکه نتوانستند در دوران تحصیل حافظ قرآن شوند اما تحت تأثیر خواهرانش همیشه علاقهمند به حفظ قرآن کریم بودند تا اینکه یک سال از حوزه مرخصی گرفتند و سال ۹۲ در مؤسسه شبانهروزی حضرت شاهچراغ(ع) حافظ کل شدند.
فرزندم همیشه میگوید بهترین و مهمترین تصمیم زندگی من حفظ قرآن بوده است و هماکنون در حال حاضر در شهر مقدس قم مشغول به تحصیل هستند.
رفاقت و رقابت قرآنی بین فرزندانتان به چه صورت بود؟
فرزندانم با وجود اینکه در مسابقات بعضی اوقات رقیب همدیگر میشدند ولی با یکدیگر همکاری بسیار خوبی داشتند، به گونهای که در زمان حفظ روزی سه صفحه حفظ و مرور میکردند و هر کدام جلو میافتاد، توقف میکرد تا بقیه هم برسند.
به نظر شما بهترین سن برای حفظ قرآن چه سنی است؟
زمانی که خودم شروع به حفظ قرآن کردم، روخوانی قرآن را هم با فرزندانم کار میکردم، به گونهای که در مسابقات مدارس مقام میآوردند و با مفاهیم آشنایی مقدماتی داشتند، از این رو بهترین سن برای حفظ قرآن نوجوانی و مقطع بعد از راهنمایی است مشروط بر اینکه مقدمات مفاهیم و روخوانی قرآن را بلد باشند، به عنوان مثال ما از اول ابتدایی با فرزندانمان کار کردیم تا اینکه در مقطع راهنمایی و دبیرستان نتیجه داد.
انس با قرآن چه تأثیری در زندگی خانوادگی شما داشته است؟
محیط خانه ما به گونهای بود که فرزندانمان خودشان مشتاق شدند و با اختیار خود این راه را انتخاب کردند. از زمانی هم که با قرآن مانوس شدند به گونهای از نظر آسیبهای اخلاقی و اجتماعی واکسینه شدند که نیازی به تذکر از طرف من یا پدرشان نداشتند. اثرات سازنده این انس، در انتخابهای مختلف زندگی از جمله تحصیل، ازدواج و دیگر موارد کاملاً مشهود است، به طوری که با وجود تحصیل مدارج عالی علمی در دانشگاههای خوب شیراز و تهران، تصمیم گرفتند همچنان در راه قرآن قدم بردارند و با راهاندازی موسسه قرآنی در شهر فیروزآباد مشغول به تربیت نسل قرآنی شدند.
مهمترین آسیب فعلی در حوزه آموزش قرآن چیست؟
در زمانی که فرزندانم به مدرسه میرفتند، وقتی در مسابقات شرکت میکردند از طرف مدرسه بسیار تشویق میشدند، جایزه و لوح تقدیر میگرفتند، اردو میرفتند و این کار انگیزه ایجاد میکرد اما اکنون دانشآموزان مثل قبل تشویق نمیشوند و ایجاد انگیزه کمتر شده است. البته درگذشته خانوادهها هم دغدغه بیشتری برای تربیت دینی فرزندانشان داشتند اما در حال حاضر اولویتهای برخی خانوادهها تغییر کرده است اما تجربهای که من در این سالها کسب کردم آن است که فرزندانی که با قرآن مأنوس هستند، در دیگر امور زندگی هم موفقتر هستند.
چگونه به عنوان مادر نمونه کشور انتخاب شدید؟
با توجه به اخبار و گزارشهایی که از فرزندانم منتشر شده بود، سال ۹۳ به عنوان مادر نمونه قرآنی به همراه ۱۴ نفر بانوی دیگر از کل کشور به سالن اجلاسیه بینالمللی تهران دعوت شدیم که البته هریک از بانوان در یک فعالیت قرآنی به عنوان نمونه انتخاب شده بودند. به عنوان مثال یکی واقف بود دیگری حافظ و هرکدام در موضوعی. بنده هم افتخار داشتم به عنوان حافظ ۱۵ جزء و مادر چهار حافظ کل قرآن کریم، مادر نمونه معرفی شدم.
سخن آخر
در جامعه خود مادر نمونه بسیار داریم، مخصوصاً مادران شهدای والامقام که گذشت و حماسه آنها زمینه را برای رشد فرزندان من و دیگر فرزندان کشور عزیزم فراهم کرد. به همه این مادران ارزشمند سلام میکنم و از صاحب قرآن برای آنها صبر و اجر عظیم مسئلت دارم.
? فضای مجازی
•|در روزگارۍ ڪه
دشمن تمـــام امــیدش از بیـن بردݩ
??حجاب توسٺ
تو همچنان پاڪ بمان?!
تو امیدش را ناامید ڪݩ!???
بگذار از چادرت، بیشتر از اسلـــحه بترسد این چــادر سـ?ـیاه سلاح توسٺ..